مرحوم مصطفوی در مقدّمه‌ای که بر رجال کشی1 رجال کشی بدست ما نرسيده است وآنچه امروزه در دست ماست گزيده‌ای است از آن با نام «اختيار رجال الکشي» (ويا به غلط «اختيار معرفة الرجال»). در اين يادداشت تسامحاً از اين گزيده به رجال کشی تعبير می‌کنيم. نوشته است، بخشی را به مشايخ کشی اختصاص داده است، و بر اساس رجال کشی، 54 نفر را به عنوان مشايخ کشی نام برده است2 اختيار معرفة الرجال، ص14ـ17.
اما در ميان اين افراد، برخی جزء مشايخ او نيستند، مثل:
1. أحمد بن عليّ بن كلثوم السرخسي
که عياشی، استاد مشهور کشی، از او نقل روايت می‌کند3 نک: کمال الدين، ج2، ص350، ح45؛ ص408؛ ح5 و7.
2. جعفر بن أحمد بن ايّوب السمرقندي
نجاشی در ترجمه جعفر بن أحمد تصريح می‌کند که عياشی از او نقل روايت می‌کند4 رجال نجاشی، رقم: 310..
3. ابو محمّد جعفر بن محمّد بن معروف‏
آنچه در اسانيد برخی از مصادر روايي ديده می‌شود اين است که عياشی از او نقل روايت می‌کند5 نک: کمال الدين، ج2، ص410، ح13؛ ص442، ح15؛ ص644، ح3؛ تهذيب الأحکام، ج4، ص81، ح6..
ابن غضائری هم در ترجمه او تصريح می‌کند که: «يروي عنه العياشي کثيراً»6 رجال ابن الغضائري، 47، رقم: 26..
و نمونه های ديگر از اين مشايخ7 تفصيلش را در مقدمه‌ای که بر نجاشی نوشته‌ام آورده‌ام..
همچنين به اين اسانيد در رجال کشی بنگريد:
1. رقم 190 : أبو المغيرة قال: حدّثني الفضل، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم.
اما در التهذيب سند روايت مذکور، چنين آمده است: محمّد بن مسعود عن أبي العبّاس بن المغيرة قال حدّثنا الفضل بن شاذان عن ابن أبي عمير عن هشام بن سالم8 تهذيب الأحكام: ‏3/206، ح36؛ 3/268، ح86..
2. رقم 605: حدّثني جعفر بن معروف، قال: حدّثني يعقوب بن يزيد، عن محمّد بن عذافر، عن عمر بن يزيد.
اما شيخ طوسی در أماليش سند اين روايت را چنين نقل کرده است: عن محمّد بن محمّد، عن الحسين بن أحمد بن المغيرة، عن حيدر بن محمّد السمرقندي، عن محمّد بن عمر الكشي، عن محمّد بن مسعود العياشي، عن جعفر بن معروف، عن يعقوب بن يزيد، عن محمّد بن عذافر، عن عمر بن يزيد9 الأمالي: 45، ح22.‏.
همچنين در نقل طبری هم آمده است: عن الحسن بن الحسين بن بابويه، عن محمّد بن الحسن الطوسي، عن محمّد بن محمّد، عن الحسين بن أحمد بن المغيرة، عن حيدر بن محمّد السمرقندي، عن محمّد بن عمر الكشي، عن محمّد بن مسعود العياشي، عن جعفر بن معروف، عن يعقوب بن يزيد، عن محمّد بن عذافر، عن عمر بن يزيد10 بشارة المصطفى: ‏2/67ـ68..
در بسياری از اين گونه موارد محقّق شوشتری حکم به سقوط واسطه در صدر سند کرده است11 برای نمونه نک: قاموس الرجال: ج1، ص554، رقم: 479؛ ج2، ص565، رقم: 1361؛ ص607، رقم: 1419؛ ج6، ص636، رقم: 4554؛ ج8، ص79، رقم: 5468..
اما به نظر می‌رسد در اين گونه موارد، واسطه‌ای ساقط نشده است، بلکه بسياری از اين گونه موارد، تعليق بر اسناد پيشين است12 ممکن است اين گونه موارد از رجال عياشی اخذ شده باشد وکشی با توجه به قرائنه حالی ومقامی، به اسم عياشی در ابتدای هر سند تصريح نرده است. البته اين امر منافاتی با تعليق ندارد..
به عنوان نمونه نگاه کنيد به رجال کشی، رقم: 290 و291 و292 که آنها معلّق است بر رقم: 289. هر چند تعليق در در برخی ديگر از اسانيد به اين وضوح نيست13 ممکن است ـ چنان که دوست فاضلم جناب آقای ابراهيمی تذکر دادند ـ اين عدم وضوح به خاطر تلخيص شيخ طوسی باشد..
به هر حال، در بازسازی رجال عياشی، که يکی از مصادر عمده رجال کشی (و شايد عمده ترين مصدر او) است بايد به اين تعليقات توجه داشت.
در برخی ديگر از مصادر پيشينيان هم تعليق وجود داشته است که عدم تفطن به آنها (که گاه از سوی معاصرانشان هم بوده) باعث سردرگمی های ما در فهم و تحليل اسانيد می‌شود. به عنوان نمونه به نظر می‌رسد در فهرست ابن بطه هم تعليق بوده و أبو المُفَضَّل شيبانی آن را نفهميده است14 در اين باره در نوشته‌ام که پيرامون شيوه فهرستی است سخن گفته‌ام. اگر فرصت کنم آن را در قالب يادداشتی در همين صفحه منتشر می‌کنم؛ إن شاء الله.؛ والحمد لله رب العالمين.

۱. رجال کشی بدست ما نرسيده است وآنچه امروزه در دست ماست گزيده‌ای است از آن با نام «اختيار رجال الکشي» (ويا به غلط «اختيار معرفة الرجال»). در اين يادداشت تسامحاً از اين گزيده به رجال کشی تعبير می‌کنيم.
۲. اختيار معرفة الرجال، ص۱۴ـ۱۷
۳. نک: کمال الدين، ج۲، ص۳۵۰، ح۴۵؛ ص۴۰۸؛ ح۵ و۷
۴. رجال نجاشی، رقم: ۳۱۰.
۵. نک: کمال الدين، ج۲، ص۴۱۰، ح۱۳؛ ص۴۴۲، ح۱۵؛ ص۶۴۴، ح۳؛ تهذيب الأحکام، ج۴، ص۸۱، ح۶.
۶. رجال ابن الغضائري، ۴۷، رقم: ۲۶.
۷. تفصيلش را در مقدمه‌ای که بر نجاشی نوشته‌ام آورده‌ام.
۸. تهذيب الأحكام: ‏۳/۲۰۶، ح۳۶؛ ۳/۲۶۸، ح۸۶.
۹. الأمالي: ۴۵، ح۲۲.‏
۱۰. بشارة المصطفى: ‏۲/۶۷ـ۶۸.
۱۱. برای نمونه نک: قاموس الرجال: ج۱، ص۵۵۴، رقم: ۴۷۹؛ ج۲، ص۵۶۵، رقم: ۱۳۶۱؛ ص۶۰۷، رقم: ۱۴۱۹؛ ج۶، ص۶۳۶، رقم: ۴۵۵۴؛ ج۸، ص۷۹، رقم: ۵۴۶۸.
۱۲. ممکن است اين گونه موارد از رجال عياشی اخذ شده باشد وکشی با توجه به قرائنه حالی ومقامی، به اسم عياشی در ابتدای هر سند تصريح نرده است. البته اين امر منافاتی با تعليق ندارد.
۱۳. ممکن است ـ چنان که دوست فاضلم جناب آقای ابراهيمی تذکر دادند ـ اين عدم وضوح به خاطر تلخيص شيخ طوسی باشد.
۱۴. در اين باره در نوشته‌ام که پيرامون شيوه فهرستی است سخن گفته‌ام. اگر فرصت کنم آن را در قالب يادداشتی در همين صفحه منتشر می‌کنم؛ إن شاء الله.
شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱:۵۸