در تاريخ با گزارش های متعددی روبه رو میشويم که با روايات فقهی ناسازگار است. مسلماً اگر اين روايات فقهی، بيانگر ضرورتی پذيرفته شده در فقه باشد، نقل تاريخی مردود است، و بالعکس اگر نقل تاريخی امری مسلم باشد، روايات فقهی غير قابل پذيرش است. از هر دو دسته نمونهای فراوانی میشود مثال زد (برای نمونه به کتاب الأخبار الدخيلة مرحوم شوشتری مراجعه کنيد)، اما مشکل آنجايی است که نه نقل تاريخی مسلم و غير قابل انکار است، و نه روايات فقهی، در اينجا يک بام و دو هواييم، يعنی در فقه بر اساس روايت فقهی مان عمل میکنيم، و در تاريخ به نقل تاريخی اعتماد میکنيم. به عنوان نمونه به اين دو روايت فقهی و تعارضش با نقل تاريخی توجه کنيد:
1. در روايتی که در سه کتاب اصلی روايی شيعه آمده است، از رسول خدا چنين نقل شده است: «ساحر المسلمين يقتل و ساحر الكفار لا يقتل» (الكافي، ج7، ص260، ح1؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص567، ح4938؛ تهذيب الأحكام، ج10، ص 147، ح14)
به اين روايت، بسياری از فقهای شيعه هم فتوا داده اند. (النهاية، ص731؛ السرائر، ج3، ص533؛ شرائع الإسلام، ج4، ص948؛ قواعد الأحكام، ج3، ص548) بلکه در رياض و جواهر ادعا شده در اين حکم خلافی نيست (رياض المسائل، ج13، ص538؛ جواهر الكلام، ج41، ص442)
اما وقتی سراغ تاريخ میرويم، ساحر بی دينی را به دست جندب بن عبد الله (جندب الخير) به قتل میرسانيم (نک: تاريخ مدينة دمشق، ج11، ص315؛ تهذيب الكمال، ج5، ص146؛ أنساب الأشراف، ج5، ص519)
2. در مصادر روايی آمده است که امير المؤمنين (ع) فرمودند: «سمعت رسول الله ص يقول لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء و المتشبهات من النساء بالرجال». (الكافي، ج5، ص552، ح4؛ علل الشرائع، ج2، ص602، ح63) و بر همين اساس، فقهاء فتوا میدهند که زن نبايد لباس مردانه بپوشد (الحدائق الناضرة، ج18، ص199؛ مستند الشيعة، ج14، ص174، جواهر الكلام، ج22، ص115)
اما در تاريخ، امير المؤمنين (ع) به گونهای ديگر رفتار میکند، و جماعتی از زنان را لباس مردانه میپوشاند تا عايشه را تا مدينه همراهی کنند. (مروج الذهب، ج2، ص370؛ تاريخ الطبري، ج3، ص547؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص183)
علامه مجلسی در مورد اصول فقه میگويد: علمای ما وقتی به فقه پا میگذراند گويا آنچه را در اصول فقه گفته اند فراموش میکنند (بحار الأنوار، ج86، ص 222). گويا هر کسی زمين خودش را بيل میزند، به همين سادگی.
1. در روايتی که در سه کتاب اصلی روايی شيعه آمده است، از رسول خدا چنين نقل شده است: «ساحر المسلمين يقتل و ساحر الكفار لا يقتل» (الكافي، ج7، ص260، ح1؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص567، ح4938؛ تهذيب الأحكام، ج10، ص 147، ح14)
به اين روايت، بسياری از فقهای شيعه هم فتوا داده اند. (النهاية، ص731؛ السرائر، ج3، ص533؛ شرائع الإسلام، ج4، ص948؛ قواعد الأحكام، ج3، ص548) بلکه در رياض و جواهر ادعا شده در اين حکم خلافی نيست (رياض المسائل، ج13، ص538؛ جواهر الكلام، ج41، ص442)
اما وقتی سراغ تاريخ میرويم، ساحر بی دينی را به دست جندب بن عبد الله (جندب الخير) به قتل میرسانيم (نک: تاريخ مدينة دمشق، ج11، ص315؛ تهذيب الكمال، ج5، ص146؛ أنساب الأشراف، ج5، ص519)
2. در مصادر روايی آمده است که امير المؤمنين (ع) فرمودند: «سمعت رسول الله ص يقول لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء و المتشبهات من النساء بالرجال». (الكافي، ج5، ص552، ح4؛ علل الشرائع، ج2، ص602، ح63) و بر همين اساس، فقهاء فتوا میدهند که زن نبايد لباس مردانه بپوشد (الحدائق الناضرة، ج18، ص199؛ مستند الشيعة، ج14، ص174، جواهر الكلام، ج22، ص115)
اما در تاريخ، امير المؤمنين (ع) به گونهای ديگر رفتار میکند، و جماعتی از زنان را لباس مردانه میپوشاند تا عايشه را تا مدينه همراهی کنند. (مروج الذهب، ج2، ص370؛ تاريخ الطبري، ج3، ص547؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص183)
علامه مجلسی در مورد اصول فقه میگويد: علمای ما وقتی به فقه پا میگذراند گويا آنچه را در اصول فقه گفته اند فراموش میکنند (بحار الأنوار، ج86، ص 222). گويا هر کسی زمين خودش را بيل میزند، به همين سادگی.
پنجشنبه ۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲:۰۱