در مورد اتحاد دو يا چند روايت، اتحاد لفظ روايت و روای آن از جمله شروطی است که بيان شده است، اما اين شروط چند استثناء هم دارد:
1. گاه دو روايات با يک لفظ از دو راوی مختلف نقل شده است. در اين موارد يک نکته را بايد مورد توجه قرار داد، و آن اين که بعضی روات، روايات يک راوی ديگر را در کتاب خودشان آورده اند بدون آن که اسمی از آن راوی بياورند. مثلا حلبی تعدادی از روايات محمد بن مسلم را در کتابش آورده، يا علی بن أبي حمزه بطائنی روايات ابو بصير را در کتابش آورده است. به نظر می رسد برخی از راويان، راويات راويات ديگر را بس از عرضه بر امام (عليه السلام) يا عللی ديگر در کتاب خودشان نقل کرده اند بدون اين که از آن راوی اسمی برده باشند. روايات علی بن جعفر، جميل بن درّاج، حريز، عبد الله بن سنان و برخی ديگر از راويان، از اين نگاه قابل بررسی است.
2. بسياری از روايات ابن ابی عمير به سبب تلف شدن کتابهايش نقل به معنا شده است. از اين رو اگر ـ مثلاً ـ روايتی از ابن ابی عمير از ابن بکير نقل شده، و در نقلی ديگر همان مضمون را راوی ديگری از ابن بکير نقل کرده، اين دو نقل يک روايت است نه دو روايت. (اين نگاه در مورد تمام کسانی که به هر علت، روايات را نقل به معنا می کرده اند، قابل پيگيری است)
3. در کتب روايی از امام معصوم گاه با ضمير ياد شده است مثل: «عنه» يا «عن أحدهما». گاه اختلاف مصادر باعث شده است که مولف کتابی گمان کند منظور از «احدهما» امام باقر (عليه السلام) است، و مؤلف ديگر آن را امام صادق (عليه السلام) بداند. همچنين گاه تحريفی در نام امام معصوم روی داده است. مثلا روايتی از ابو جعفر (عليه السلام) نقل شده است، اما در مصدری ديگر اين تعبير تحريف شده و به جعفر تبديل شده، يا ابو الحسن به حسن تحريف شده است (نک: وسائل الشيعة، ح 791 = 795؛ ح 1276 = 1279) يا کنيه ای برای دو امام مشترک است مثل ابو الحسن، که اين کنيه مشترک در مصدری به امامی، و در مصدر ديگر به امام ديگر تعبير شده است (نک: وسائل الشيعة، ح 790 = 791). در اين گونه موارد علی رغم اين که در ظاهر دو روايت از دو امام جداگانه است، اما در حقيقت يک روايت است.
1. گاه دو روايات با يک لفظ از دو راوی مختلف نقل شده است. در اين موارد يک نکته را بايد مورد توجه قرار داد، و آن اين که بعضی روات، روايات يک راوی ديگر را در کتاب خودشان آورده اند بدون آن که اسمی از آن راوی بياورند. مثلا حلبی تعدادی از روايات محمد بن مسلم را در کتابش آورده، يا علی بن أبي حمزه بطائنی روايات ابو بصير را در کتابش آورده است. به نظر می رسد برخی از راويان، راويات راويات ديگر را بس از عرضه بر امام (عليه السلام) يا عللی ديگر در کتاب خودشان نقل کرده اند بدون اين که از آن راوی اسمی برده باشند. روايات علی بن جعفر، جميل بن درّاج، حريز، عبد الله بن سنان و برخی ديگر از راويان، از اين نگاه قابل بررسی است.
2. بسياری از روايات ابن ابی عمير به سبب تلف شدن کتابهايش نقل به معنا شده است. از اين رو اگر ـ مثلاً ـ روايتی از ابن ابی عمير از ابن بکير نقل شده، و در نقلی ديگر همان مضمون را راوی ديگری از ابن بکير نقل کرده، اين دو نقل يک روايت است نه دو روايت. (اين نگاه در مورد تمام کسانی که به هر علت، روايات را نقل به معنا می کرده اند، قابل پيگيری است)
3. در کتب روايی از امام معصوم گاه با ضمير ياد شده است مثل: «عنه» يا «عن أحدهما». گاه اختلاف مصادر باعث شده است که مولف کتابی گمان کند منظور از «احدهما» امام باقر (عليه السلام) است، و مؤلف ديگر آن را امام صادق (عليه السلام) بداند. همچنين گاه تحريفی در نام امام معصوم روی داده است. مثلا روايتی از ابو جعفر (عليه السلام) نقل شده است، اما در مصدری ديگر اين تعبير تحريف شده و به جعفر تبديل شده، يا ابو الحسن به حسن تحريف شده است (نک: وسائل الشيعة، ح 791 = 795؛ ح 1276 = 1279) يا کنيه ای برای دو امام مشترک است مثل ابو الحسن، که اين کنيه مشترک در مصدری به امامی، و در مصدر ديگر به امام ديگر تعبير شده است (نک: وسائل الشيعة، ح 790 = 791). در اين گونه موارد علی رغم اين که در ظاهر دو روايت از دو امام جداگانه است، اما در حقيقت يک روايت است.
شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۱۴
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .