در مراجعه به روایات اهل بیت علیهم السلام گاه میبینیم موضوعی تنها در روایات یکی از ائمه، و یا دورهای خاص از امامت ائمه علیهم السلام مورد توجّه قرار گرفته است، و امامان دیگر (چه متقدّم و چه متأخّر) به آن موضوع نپرداختهاند.
در مباحث و کتب استدلالی فقه، به این امر چندان توجّهی نمیشود، یعنی فرقی نمیکند که امام صادق علیه السلام به موضوعی پرداخته باشند یا امام هادی و عسکری علیهما السلام.
اما در مباحث تاریخی، این امر را نباید نادیده گرفت، و چه بسا توجّه به عصری که این روایت در آن صادر شده است، ما را در فهم روایت و جهت صدور آن یاری رساند.
به عنوان نمونه میتوان به روایاتی که در رد امامت محمد بن حنفیه و کیسانی گری نقل شده اشاره کرد. در مقالهای به تفصیل به این امر پرداختهام که محمد بن حنفیه هرگز ادعای امامت نداشت و اندیشه کیسانی گری در روزگار او شکل نگفته بود، اما در این یادداشت با نگاهی دیگر، نکتهای بدان مقاله اضافه میکنم. و آن این که در ردّ کیسانی گری و ادّعای امامت برای محمّد بن حنفیه نه روایتی از امام سجّاد علیه السلام داریم و نه از امام باقر علیه السلام، بلکه اوّلین روایتها در این موضوع، که شیخ صدوق نیز در کتاب کمال الدین آنها را ذکر کرده، از امام صادق علیه السلام نقل شده است1. نکته دیگر این که از ائمه بعد از روزگار حضرت صادق علیه السلام هم روایتی در ردّ کیسانی گری نمیبینیم، و این یعنی قول به امامت محمّد بن حنفیه، قولی است که در برههای ـ و آن هم نه در روزگار محمد بن حنفیه ـ رائج شد و برافتاد.
با این نگاه میتوان سراغ روایات علائم الظهر هم رفت. توضیح این که بسیاری از روایات علائم ظهور از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و أصحاب ایشان و نیز از ائمه ـ علیهم السلام ـ تا روزگار امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است، امّا پس از آن، یا در برخی از این علائم، روایتی نقل نشده است، و یا نسبت به حجم روایات پیشین، روایات بسیاری کمتری نقل شده است.
مثلاً در مورد روایات یمانی باید عرض کنیم: روایتی از ائمه پس از روزگار امام صادق ـ علیه السلام ـ مشاهده نمیکنیم و تنها یک روایت در این باره از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده است2.
و یا درباره روایات رایات سود (پرچمهای سیاه) و یا نفس زکیه ـ در حالی که در این دو مورد روایات بسیاری نقل شده است ـ هیچ روایتی از امام کاظم ـ علیه السلام ـ و ائمه پس از ایشان در این دو مورد نقل نشده است.
این مسأله نیازمند تأملات بیشتری است، خصوصاً اگر روایات نشانههای حتمی را با روایت امام زمان علیه السلام در این زمینه مقایسه کنیم که در این روایت تنها به دو نشانه سفیانی و صیحه آسمانی اشاره شده است3.
در مباحث و کتب استدلالی فقه، به این امر چندان توجّهی نمیشود، یعنی فرقی نمیکند که امام صادق علیه السلام به موضوعی پرداخته باشند یا امام هادی و عسکری علیهما السلام.
اما در مباحث تاریخی، این امر را نباید نادیده گرفت، و چه بسا توجّه به عصری که این روایت در آن صادر شده است، ما را در فهم روایت و جهت صدور آن یاری رساند.
به عنوان نمونه میتوان به روایاتی که در رد امامت محمد بن حنفیه و کیسانی گری نقل شده اشاره کرد. در مقالهای به تفصیل به این امر پرداختهام که محمد بن حنفیه هرگز ادعای امامت نداشت و اندیشه کیسانی گری در روزگار او شکل نگفته بود، اما در این یادداشت با نگاهی دیگر، نکتهای بدان مقاله اضافه میکنم. و آن این که در ردّ کیسانی گری و ادّعای امامت برای محمّد بن حنفیه نه روایتی از امام سجّاد علیه السلام داریم و نه از امام باقر علیه السلام، بلکه اوّلین روایتها در این موضوع، که شیخ صدوق نیز در کتاب کمال الدین آنها را ذکر کرده، از امام صادق علیه السلام نقل شده است1
کمال الدین، ج 1، ص33 و ما بعدش
با این نگاه میتوان سراغ روایات علائم الظهر هم رفت. توضیح این که بسیاری از روایات علائم ظهور از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و أصحاب ایشان و نیز از ائمه ـ علیهم السلام ـ تا روزگار امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است، امّا پس از آن، یا در برخی از این علائم، روایتی نقل نشده است، و یا نسبت به حجم روایات پیشین، روایات بسیاری کمتری نقل شده است.
مثلاً در مورد روایات یمانی باید عرض کنیم: روایتی از ائمه پس از روزگار امام صادق ـ علیه السلام ـ مشاهده نمیکنیم و تنها یک روایت در این باره از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده است2
الغیبة نعمانی: 262، ح12.
و یا درباره روایات رایات سود (پرچمهای سیاه) و یا نفس زکیه ـ در حالی که در این دو مورد روایات بسیاری نقل شده است ـ هیچ روایتی از امام کاظم ـ علیه السلام ـ و ائمه پس از ایشان در این دو مورد نقل نشده است.
این مسأله نیازمند تأملات بیشتری است، خصوصاً اگر روایات نشانههای حتمی را با روایت امام زمان علیه السلام در این زمینه مقایسه کنیم که در این روایت تنها به دو نشانه سفیانی و صیحه آسمانی اشاره شده است3
ألا فمن ادّعى المشاهدة قبل خروج السفیانی والصیحة فهو کذّاب مفتر. الاحتجاج، ص 2، ص 478.
- کمال الدین، ج 1، ص33 و ما بعدش
- الغیبة نعمانی: 262، ح12.
- ألا فمن ادّعى المشاهدة قبل خروج السفیانی والصیحة فهو کذّاب مفتر. الاحتجاج، ص 2، ص 478.
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۹:۵۸
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .