لینک های روزانه
    چند ويرايشی بودن کتاب‌ها، چيز عجيبی نيست. بسياری از مؤلّفين، پس از نگارش يک کتاب، پرونده آن کتاب را باز نگه می‌دارند، و در طول زمان، حک و اصلاح، و کم و زيادهايی در ويرايش اول کتاب اعمال می‌کنند. اگر بخواهيم از کتب مشهوری که چندين بار ويرايش شده اند ليستی تهيه کنيم طوماری دراز دامن می‌شود. پيش از اين در يادداشتی، در همين صفحه کاتبان منتشر کرده‌ام از چند ويرايشی بودن وسائل الشيعه سخن گفته‌ام 1
    نک: يادداشت «کتاب من لا يحضره الإمام و چند ويرايشی بودن کتاب وسائل الشيعه».

    در اين يادداشت ـ به اختصار ـ درباره چند ويرايشی بودن کتاب من لا يحضره الفقيه نکاتی را قلمی می‌کنم؛ بعون الله الملک الوهاب.
    1. مشيخه کتاب من لا يحضره الفقيه هيچ ترتيب خاصی ـ به حسب ـ ظاهر ندارد، نه ترتيب الفبايى و نه ترتيب بر اساس طبقه روات.
    همين امر باعث شده علمای متعدّدی مشيخه را بر اساس ترتيب حروف الفباء مرتب کنند. از جمله: حرّ عاملي در خاتمه وسائل الشيعه، فيض کاشانی در خاتمه الوافي، قهبايی در مجمع الرجال.
    اما حقيقت اين است که مشيخه ترتيبی خاصّ دارد. ساليان پيش، پس از آن که مدتها با مشيخه کلنجار رفتم، بالأخره در مورد ترتيب مشيخه احتمالی به نظرم آمد. اين احتمال را پس از ساليانی، از سيدنا الأستاد شبيری زنجانی ـ مد ظله ـ نيز شنيدم، البته نه به صورت يک احتمال بلکه به صورت نظری قطعی 2
    اين مطلب را من در مجلس درس از ايشان به صورت اجمال شنيدم. اما بعداً ديدم در کتاب نکاح ايشان به تفصيل بدين مطلب پرداخته اند نک: كتاب نكاح: ج11، ص3894ـ3906.
    . جالب اينجاست که اين نظر از آيت الله سيستانی نيز حکايت شده است. 3
    القواعد الفقهية: 369

    خلاصه مطلب اين که ترتيب مشيخه کتاب من لا يحضره الفقيه از ترتيب متن کتاب نشأت گرفته است، بدين ترتيب كه شيخ صدوق، روايات كتاب را ملاحظه نموده، و اولين بارى كه به نام هر راوى برخورد نموده، طريق خود به وى را ذكر كرده است. از اين رو ـ مثلاً ـ چون اولين روايت محمّد بن مسلم، قبل از اولين روايت علی بن مهزيار بوده، در مشيخه، نام محمّد بن مسلم و طريق به او، قبل از نام علی بن مهزيار و ذکر طريق او آمده است.
    البته اين ترتيب، با کمی آشفتگی روبه روست. مثلاً اولين روايت مد نظر صدوق در هنگام تنظيم مشيخه، روايت 26 است، به عبارتی چند صفحه اول روايات کتاب من لا يحضره الفقيه ، در تنظيم مشيخه ناديده گرفته شده است.
    اين احتمال وجود دارد اين امر به خاطر چند ويرايشی بودن کتاب من لا يحضره الفقيه باشد. يعنی روايات قبل از روايت 26، بعد از ويرايش اول به کتاب من لا يحضره الفقيه افزوده شده، و شيخ صدوق پس از ويرايشِ جديدِ کتاب من لا يحضره الفقيه، از ويرايشِ مجدّد ِمشيخه غفلت ورزيده است.
    البته اين احتمال هم وجود دارد که شيخ صدوق، مشيخه را از همان روايت اول تنظيم نموده است نه روايت 26، اما يک ورق از مشيخه ساقط شده است.
    2. با توجه به آنچه در مورد ترتيب مشيخه گفتيم پاسخ برخی از سؤالات پرتکرار در کتب رجالی، حديثی وفقهی معلوم می‌شود. از جمله اين که آيا طريق مشيخه، تنها به تعابير روايى به صيغه معلوم ـ مثل «روی زرارة» يا «قال زرارة» ـ اختصاص دارد، يا تعابير روايى به صيغه مجهول ـ همچون «روي عن زرارة» ـ نيز مشمول طريق مشيخه مى‏باشند.
    3. در کتاب من لا يحضره الفقيه از روايانی نقل حديث شده که هيچ طريقی به آنها در مشيخه ذکر نشده است. ليست 121 نفره ای از اين افراد را محقّق مجلسی در روضة المتّقين 4
    روضة المتّقين: ج‏14، ص350
    و محدّث نوری در خاتمه مستدرک 5
    خاتمة مستدرك الوسائل: ج5، ص490ـ499.
    ذکر کرده اند. 6
    البته برخی از افراد، سهواً در اين ليست ذکر شده اند. مثلاً ابو صلت هروی از جمله کسانی شمرده شده که شيخ صدوق در کتاب من لا يحضره الفقيه از او روايت نقل کرده اما ذکری از او در مشيخه نکرده است. اين مطلب درست نيست، چرا که شيخ صدوق، عبد السلام بن صالح را در مشيخه اش ذکر کرده است، و عبد السلام بن صالح همان أبو الصلت هروی است. اين نمونه‌های ‌نادرست را در « دراسة حول مشيخة کتاب من لا يحضره الفقه» را ذکر کرده‌ام.

    البته اين احتمال وجود دارد که شيخ صدوق، در مشيخه اش، طريق به اين افراد را ذکر نموده، اما نام وطريق به اين افراد از مشيخه ساقط شده است.
    4. چنان که گفتيم ترتيب مشيخه بر اساس ترتيب روايات در کتاب من لا يحضره الفقيه است. يعنی هر آنچه در مشيخه آمده لزوماً نشان دهنده روايتی از او در کتاب من لا يحضره الفقيه است. اما در مشيخه با نام‌هايی مواجه می‌شويم که هيچ روايتی از آنها در کتاب من لا يحضره الفقيه به چشم نمی‌خورد. کسانی مانند النعمان الرازيّ، عمر بن أبي زياد، و أحمد بن محمّد بن مطهّر. مرحوم محمّدتقی مجلسی اين افراد را نزديک ده نفر می‌داند.7
    نک: روضة المتّقين: ج‏14، ص348.

    در مورد اين افراد دو احتمال وجود دارد:
    أ. شيخ صدوق در ويرايش اول کتاب من لا يحضره الفقيه، رواياتی از اين افراد آورده است، اما در ويرايش دوم و بنا به دلائلی، روايات اين افراد را حذف کرده است، اما از حذف نام و طريق آنها از مشيخه کتاب غفلت کرده است. در يادداشت «کتاب من لا يحضره الإمام و چند ويرايشی بودن کتاب وسائل الشيعه» با توجه به ناهماهنگی بين عدد احاديثی که حر عاملی در کتاب من لا يحضره الإمام ذکر می‌کند با تعداد احاديثی که در وسائل الشيعه می‌آورد، در اين باره مطالبی بيان کرده‌ام.
    ب. نسخه‌های ‌کتاب من لا يحضره الفقيه دچار دخل و تصرّف شده است، يعنی صدوق روايات اين افراد را در کتاب من لا يحضره الفقيه ذکر کرده، و بر همين اساس مشيخه را تنظيم نموده است، اما در گذر زمان، نسخه اصلی کتاب من لا يحضره الفقيه دچار دخل و تصرّف شده و روايات اين افراد سهواً و يا عمداً سقط و يا حذف شده است، و ما مانده ايم و نام و سندی از اين افراد در مشيخه. البته به قول ما طلبه‌ها: «فتأمّل»؛ والحمد لله ربّ العالمين.

    • نک: يادداشت «کتاب من لا يحضره الإمام و چند ويرايشی بودن کتاب وسائل الشيعه».
    • اين مطلب را من در مجلس درس از ايشان به صورت اجمال شنيدم. اما بعداً ديدم در کتاب نکاح ايشان به تفصيل بدين مطلب پرداخته اند نک: كتاب نكاح: ج11، ص3894ـ3906.
    • القواعد الفقهية: 369
    • روضة المتّقين: ج‏14، ص350
    • خاتمة مستدرك الوسائل: ج5، ص490ـ499.
    • البته برخی از افراد، سهواً در اين ليست ذکر شده اند. مثلاً ابو صلت هروی از جمله کسانی شمرده شده که شيخ صدوق در کتاب من لا يحضره الفقيه از او روايت نقل کرده اما ذکری از او در مشيخه نکرده است. اين مطلب درست نيست، چرا که شيخ صدوق، عبد السلام بن صالح را در مشيخه اش ذکر کرده است، و عبد السلام بن صالح همان أبو الصلت هروی است. اين نمونه‌های ‌نادرست را در « دراسة حول مشيخة کتاب من لا يحضره الفقه» را ذکر کرده‌ام.
    • نک: روضة المتّقين: ج‏14، ص348.
    پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۱
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت